البته این جلسه با فشار و اصرار آمریکا برگزار شد و هدف از آن برنامه ریزی برای انتقال گاز و سوخت از مصر به لبنان می باشد.

شاید اگر ایران کشتی سوخت به لبنان نفروخته بود و دبیر کل حزب الله اعلام نکرده بود که برخی تاجران لبنانی بنا است از ایران سوخت وارد کنند، آمریکایی ها به تکاپو نمی افتادند تا خط انتقال گاز و سوخت از اردن به لبنان را راه اندازی کنند.

سفیر آمریکا در لبنان با دستپاچگی این جریان را اعلام کرد و برخی نمایندگان کنگره آمریکا خود را به لبنان رساندند تا تضمین بدهند آنها در تلاش می باشند قانون تحریم سوریه موسوم به “قیصر” را بازنگری کنند تا مساله انتقال گاز و سوخت به لبنان از این قانون مستثنی گردد.

البته سوری ها هم به شرطی قبول کرده اند این خط لوله راه اندازی شود که بخشی از گاز و انرژی تحویل سوریه شود.

آنهایی که در جریان اوضاع لبنان می باشند به خوبی می دانند که دلیل شرایط موجود در لبنان فشارها و تحریم های آمریکا بر علیه سوریه و لبنان است و مدیریت همه این مصیبت هایی که بر سر ملت لبنان اتفاق می افتد در دست خانم سفیر آمریکا در لبنان است.

همزمان فرانسه – رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی هم از طریق عوامل خود در لبنان شرایط را به مرحله ای رسانده اند که مردم این کشور با فاجعه گشنگی و عدم امکان زندگی مواجه شوند.

آمریکایی ها از طریق حاکم بانک مرکزی لبنان که عامل آمریکا و فرانسه است سیستم بانکی لبنان که شاهرگ حیات در این کشور است را قفل کرده اند.

برخی شاید ندانند اما سیستم بانکی لبنان یک سیستم خاص و ویژه است که ساختار آن مشابه سیستم بانکی سوئیس است و برعکس بسیاری از کشورهای دیگر جهان سیستم سیاسی این کشور اختیارات زیادی برای تاثیر گذاری روی سیستم بانکی و یا انجام تغییرات در ساختار مدیریتی آن ندارد و به همین دلیل است که عنوان “حاکم” و نه رئیس یا مدیر کل را برای راس بانک مرکزی اختیار کرده اند و حاکم بانک مرکزی این اختیار را دارد که از دستورات دولت و رئیس جمهوری نیز سرپیچی کند.

البته این ساختار بانکی در لبنان در دوره ای، جنگ داخلی لبنان از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰  منجر به آن شد که کشور لبنان به نوعی نجات پیدا کند چون امکان آن را داشت که سرمایه های ثروتمندان بسیاری از کشورهای عربی و مهاجرین لبنانی و عرب را جذب خود کند و به دلیل رازداری بانکی موجود در آن (مانند سوئیس) حتی بسیاری از پولشویی های جهانی از کانال بانک های لبنانی انجام می شد و خوب طبیعتا پولهایی که به لبنان سرازیر می شد به بقای آن کمک می کرد.

دشمنان لبنان متوجه شدند برای ضربه زدن به لبنان باید این ساختار بانکی را تحت کنترل قرار دهند و از آن کانال ورود کردند و کار دخالت آنها به جایی رسید که بانک مرکزی لبنان حاضر نشود به بهانه مابه التفاوت قیمت ارز در بازار داخلی و خارجی و به دلیل اینکه سوخت در لبنان به لیر لبنان فروش می رود اعتبارنامه های بانکی برای واردات سوخت باز کند.

یکی از بهانه بانک مرکزی لبنان هم این بود که به دلیل تحریم های موجود بر علیه سوریه حجم بالایی از سوخت وارداتی لبنان به سوریه قاچاق می شود و اگر بانک مرکزی لبنان ارز مورد نیاز واردات سوخت را به قیمت دولتی تامین کند عملا مجبور می باشد سوبسید سوخت سوریه را نیز پرداخت کند (که البته در این مورد نظر بانک مرکزی لبنان درست بود ولی می توانستند سوخت وارد کنند و به قیمت ارز جهانی به سوریه صادر کنند ولی تحریم های آمریکا بر علیه سوریه و همکاری مزدوران آمریکا – رژیم صهیونیستی و فرانسه با تحریم کنندگان جلوی این جریان را می گرفت).

البته برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که معمولا سوخت لبنان را تامین می کردند نیز با تمکین به دستورات آمریکا و رژیم صهیونیستی و فرانسه از ارسال سوخت به لبنان خودداری کردند و همین ماجرا منجر به آن شد که امروزه مواد سوختی در لبنان نایاب شود.

طبیعتا وقتی که سوخت نایاب شود کل زندگی مردم مختلف می گردد برق کشور قطع می شود، بیمارستان ها انرژی مورد نیاز جهت تامین اکسیژن و یا… را ندارند، حتی نانوایی ها نمی توانند نان بپرند، و خانه ها نه آب دارند نه برق و نه سوخت جهت پخت و پز غذا، نقل و انتقال مختلف می گردد و…

دیگر خودتان بررسی کنید تا ببینید که چه اتفاقاتی به طبع این جریان ها رخ می دهد.

خوب اتفاقی که پیش آمد این بود که به یکباره سید حسن نصر الله اعلام کرد که از ایران سوخت وارد خواهند کرد و چهار کشتی سوخت به لبنان حرکت کرده اند.

از نظر عملی این چهار کشتی سوخت برای حدود یک تا دوهفته نیاز لبنان را تامین می کند اما همین فضایی که این جریان ایجاد کرد منجر به آن شد که آمریکایی ها و دشمنان لبنان به تکاپو بیافتند تا فکری به حال این ماجرا کنند.

چند ماه دیگر تا انتخابات آتی لبنان باقی نمانده و اگر حزب الله و ایران این شرایط را تغییر دهند قطعا دوباره حامیان جبهه مقاومت موفق خواهند شد اکثریت پارلمان لبنان را در اختیار بگیرند و نفرت و انزجار از آمریکا – عربستان سعودی – رژیم صهیونیستی و فرانسه در لبنان دو چندان خواهد شد.

البته هدف ایرانی ها و حزب الله هم همین بود.

شکستن دیوار تحریم های آمریکا بر علیه متحدان خود.

قطعا آنها حتی بحث حمله به کشتی ایرانی را نیز مد نظر قرار داده بودند اما با تهدیدی که سید حسن نصر الله کرد و با توجه به اینکه چند هفته قبل تر چند کشتی در وابسته به رژیم صهیونیستی در دریای عرب و دریای عمان هدف حمله گروه های مجهول قرار گرفتند، امری که نشان داد آنها بسیار آسیب پذیر هستند، و سید حسن نصر الله به وضوح رژیم صهیونیستی را تهدید کرد چون می دانست مرکز درد همه این کشورها کجاست.

به هر صورت نتیجه کار این شد که ایران و حزب الله حد اقل فعلا موفق شدند کاری کنند که دیوار سد تحریم ها بر علیه دو متحد اصلی ایران در آن منطقه یعنی سوریه و لبنان ترک بخورد وبه نظر می آید هدف اصلی هم همین بود، چون با ترک خوردن دیوار سد کل سد فرو خواهد پاشید.

(دکتر عماد آبشناس;خبرگزاری اسپوتنیک)